امیر منتظری متولد اردیبهشت سال ۶۶ در تهران است. او سالها در زمینه نقاشی، مجسمهسازی و شعر آثار جالب توجهی خلق کرده است و به تازگی کتاب شعر مصور خودکِشی از او به چاپ رسیده است. از این جهت گفتگوی کوتاهی با او ترتیب دادیم تا درباره آثار و مخلوقاتش برایمان بگوید.
◼فعالیت هنری شما از چه زمانی شروع شد و در چه زمینه هایی کار کردید؟
فکر میکنم اولین بار که اطرافیان متوجه شدند که من در نقاشی استعداد دارم سه یا چهار ساله بودم و بعد از ده سالگی در جشنواره های نقاشی داخلی و خارجی شرکت میکردم. مجسمه سازی در کنار نقاشی از نوجوانی شروع شد و تا همین امروز هم ادامه دارد. حدودا از بیست و پنج سالگی بصورت جدی هنر اوریگامی را شروع کردم و اولین برند مجسمه های اوریگامی به نام origamir.ir را در ایران ثبت کردم. شعر و ادبیات از نوجوانی با من همراه بود اما به طور تخصصی شعر با فرم سپید را از بیست سالگی تحت تاثیر سبک شاملویی شروع کردم. به انجمن های ادبی میرفتم و با شاعران جوان هم دوره خودم گرد هم جمع میشدیم و درباره شعرهای هم نظر میدادیم.
◼سبک کاری و نظرتون درباره شعر سپید چیست؟
من در بین قوالب مختلف شعری خیلی سریع به شعر سپید گرایش پیدا کردم شاید دلیلش عمیق تر بودن یا اندیشه محور بودن این قالب به زعم من است. ظرف شعری با قابلیت های بیشتر و فاصله گرفتن از طربناکی ذاتی شعر کلاسیک میتواند دلیل این انتخاب باشد. به عقیده من در شعر سپید شعر اتفاق نمیافتد مگر اینکه اندیشه واقعی در فرم تجلی پیدا کند. شاعر سپید سرا ابزارهای عروضی قالب های کلاسیک را در اختیار ندارد از این رو تنها با قدرت اندیشیدن و مهارت در فرم قادر به ارائه شعر است.
◼درباره مجموعه شعر خودکِشی اولین کتابتان توضیح دهید؟
خودکِشی که تاکید بر دقت در کسره آن دارم نام اولین اثر شعری چاپ شده من است. که در اردیبهشت سال ۹۹ توسط نشر نزدیکتر به چاپ رسید. و تا امروز خوشبختانه آمادهی تجدید چاپ سوم خود است.
شعرهای این کتاب گزینه اشعار پنج سال اخیر من است. این کتاب اولین اثر شعری مصور و موسیقیایی کشور است. که با همکاری دوستان هنرمندم به ثمر رسیده است. در این کتاب که درآمیخته با فلسفه است نقاشی هایی از من با مضامین هیولاها استفاده شده است. بعضی از این آثار وام دار نقاشهای هم عصر من است. گویی شاعر خود را به جای کاراکترهای هیولاهای نقاشان دیگر گذاشته است و در یک پازل واحد مثل یک سناریو، از جهان تاریک صفحه ای به صفحه دیگر میرود… یکی از نقاشانی که در تالیف این کتاب و ایده نقاشی ها به من کمک کرد دوست آمریکایی من میک مانستر بود که از پیشنهاد الهام گرفتن از کاراکترهای هیولاییاش در کتاب خودکشی استقبال کرد.
خودکِشی به واقع به معنای کشیدن هیولای درونی ما همراه با خود است…و مستتر است که منظور از خود، همان هیولا یا نیمه تاریک درونی ماست.
در کنار نقاشی ها و اشعار بالای هر شعر یک کیوآرکد است که دکلمه شعر با صدای شاعر و موسیقی که به فراخور آن ساخته شده است قابل شنیدن است. آثار آهنگسازان پژمان واثقی عزیز و میلاد فرخی .کافیست بارکد را اسکن کنید تا به فضای موسیقی بروید.
و از این رو این مجموعه کاملا نوآورانه ست.
◼موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟
مضامین اشعار در تمام دوره ها ریشه در چند فقدان بزرگ یا معمای درونی انسان دارد. موضوعاتی قبیل مرگ عشق هجرت جنگ و گاهی فلسفه…
هر چند معتقدم شعر نباید با فلسفه مخلوط شود چرا که در شعر نتیجه گیری درست نیست…
اما بخاطر نوع زیست و گذشته خود به زعم منتقدانِ مجموعه، اشعار نگاه فیلسوفانه دارد.
و از یک چیستی مرموز درونی حرف میزند.
شاید در کتاب بعدی این رد پا در مسیر دقیقتری قرار گیرد.
◼ به نظر شما سرودن شعر قابل آموختن است یا امری ذاتیست؟
.
همه چیز در این جهان قابل آموختن است.
هنر هم از این دسته بندی خارج نیست…تکنیک در هنر حرف اول را میزند شاید شما با من مخالف باشید. اما به هر حال این واقعیت است که می توان با تلاش و تمرین بخش بزرگی از هنر را کسب کرد. مثل یک پیانیست یا نقاش که با تمرین زیاد میتواند مهارت پیدا کند.
در شعر هم همین است…
اما چیزی عجیب وجود دارد چیزی که با سرشت درآمیخته است. و آن گوهر درونی انسان است.
مهارت در هنر صرفا بازتابندهی گوهر درونی ست. که اگر وجود نداشته باشد انگار به حفرههای تاریک و بی روح چشم یک جسد زیبا نگاه میکنیم.
◼در آخر یکی از شعرهای کتاب خودکِشی را برایمان بخوانید:
وقت شنیدن کم بود
ابتدا
یکدیگر را کشتیم
مثل گلوله ای که
پیش از رسیدن صدای شلیکش
سینه ات را می درد
در حال ترک خودم بودم
می خواستم از این سینه بیرون بزنم اما
آنقدر همه چیز کوتاه بود
که حتی صدا زدنت
مرگ را به تعویق نمی انداخت
نام تو غیر ممکن است
مثل درنگ قبل از
شلیک سریعِ تفنگی مسلح!
هراسناک
چون ببری که در قفس
زخم هایش را می لیسد!
آنکه از دور می آید
گلوله ایست
که راهش را پیدا کرده است
راه تو
از میان سینه ی من می گذرد
#امیرمنتظری
3 Comments
لیلا
عالی یکی از پرفکت ترین انسان هایی که میشناسم
bursa escort
An intriguing discussion is worth comment. I assume that you ought to compose more on this subject, it might not be a frowned on subject yet usually individuals are insufficient to speak on such subjects. To the next. Cheers Prissie Christoffer Lombardy
cialis online aust
This post is truly a pleasant one it assists new the web viewers, who are wishing in favor of blogging.| Lucky Berti Radley